سيد كوچولوي من
اي خدا باورم نمي شه... چه زود گذشت ... انگار همين ديروز بود شب عيد غدير واسه سيد كوچولوي تو دلم عيدي خريده بودم ... اما الان چي ... سيد كوچولوي نازمو بغل مي كنم و با هم عيد غدير رو جشن مي گيريم ... عيدت مبارك باشه عسسسسسسل .... شيرين ... خرمالو هلو .... عزيزم فردا داريم مي ريم پيش آقاجون واسه تبريك عيد .... راستي مهتا جوني به مامان چي عيدي مي دي ؟؟؟؟ ها ها ها خوب فكراتو بكن بعدش يه عيدي خوب به مامان بده ... خوب چقدر فكر مي كني بگو مامان من خودم بهترين عيديم ديگه ... ...
نویسنده :
مامان مريم
11:45