سفر به مشهد مقدس
سلام به مهتای نازم عزیزم امام رضا ما رو طلبید و به همراه مامانی و بابایی و دایی علی و زن دایی و هیوا جون عازم مشهد شدیم ... اونم با چی ..... با قطار سبز به قول هیوا جون ...... اولین بار بود که با قطار می رفتی مسافرت و کلی ذوق داشتی ...... قبل رفتن ببین چه ذوقی داری ..... رفتنمون شب بود ..... بعد از دیدن قطار و ذوق کردن و یکم بازی خوابیدی و صبح نزدیکای رسیدن بیدار شدی تجربه جدیدی بود برات ...... همش دوست داشتی تو واگن هیوا جون باشی .... می خواستی همش باهاش بازی کنی ..... چند تا عکس از نیایشت تو حرم می ذارم .... ببین مامانی چه چادر قشنگی برات دوخته ... یادت نره مری...
نویسنده :
مامان مريم
12:46