شب یلدا و تولد بابا جون
بازم یه شب یلدای دیگه و امسال دومین ساله که ما مهیار جونی رو داریم .... البته قبلش سلام به نازگلکم مهتا و قند عسلم مهیار جونی ... امسال هم برای بابا تولد گرفتیم ... ایشالا که بابا 100 سال زنده باشه و مواظب گلای من باشه ... بابا جون دوستت داریم ... اخه مهیار جونی چرا منو اینطوری نگاه می کنی گل پسرم ... می خورمتا نازنازی و اما یه بار رفتیم توچال و مهیار تبدیل به آدم برفی شد ... اینم یلدا تو خونه مامانی جون ... و اما معرفی می کنم ... کمرا من هستن ایشون ... اینم غذا خوردن این روزهای مهیار جونی ... وقتی مربای آلبالو می خو...