دلم برای نوشتن واسه نازگلم تنگ شده بود
سلام به دختر ناز و خوشگلم
نازدونه مامان مریم به قول خودت دختر عزیزم نازم تند و تیزم خیلی عزیزی
آخه جدیدا میای اینا رو به من می گی مامان عزیزم نازم تند و تیزم خیلی عزیزی
به مامانی می گی مامانی قشنگم مامانی نازم
به بابا طه لقمه می دی میگی بخور عزیزم قشنگم نوش جونت باشه گوشت تنت باشه
خلاصه اینکه خیلی کلکی
چند وقت بود برات ننوشته بودم اما امروز دلم خواست برات بنویسم ......ایشالا اگه خدا بخواد از سال
جدید قراره بری مهد و کلی دوست پیدا کنی . منم این روزا همش دارم می گردم تا یه مهد خوب
برای دخمل نازم پیدا کنم . آخه مامانی خیلی برات زحمت کشیده و دیگه وقتشه که بری و تو اجتماع
وارد بشی .
می خوام چند تا عکس برات بذارم وقتی که می گم ژست بگیر ببین چطوری ژست می گیری
الهی مامان فدای این ژستات بشه
تازه برات کلی لوازم پزشکی خریدم کلی دکتر شدی بابا این روزا هی ما رو معاینه می کنی
به نظر میاد تصمیم نداری دکتر بشی ... بهت می گم مامان تو دیگه دکتر شو می گی نه می خوام
مهندس بشم مامان . بابا که کار می کنه کلی تو کارش دست می بری خوب بچم فنیه دیگه بگین
ماشالا چشم نخوره ایشالا .
اینم همون عکسایی که گفتم
و اما ژست اصلی اینه عاشقه وقتیم که عینک می زنی یعنی می خوام بخورمت
آخه بچه نمی گی دل ما آب می شه اینقدر ژست می گیری
راستی یه مطلب :
خواننده های عزیز و دوست داشتنی لطفا برای مهتا بنویسید و نظر بدید .
از دیدن نظراتتون خوشحال می شیم .
خوب دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه فقط این که داریم به سال جدید و مهمتر از همه تولد 3 سالگی مهتا
جونم نزدیک می شیم خدایا شکرت به خاطر داشتن مهتای نازنین و دوست داشتنیم .