خرید برای داداشی
سلام به مهتای ناز مامان
این روزها خیلی کار داریم خیلی . باید خودمون رو برای ورود داداشی آماده کنیم .
از طرفی می ری مدرسه و کلی چیز یاد گرفتی . حرف آ و ب رو یاد گرفتی .
کلی ریاضی خلاصه حسابی بزرگ شدی نازگلکم .
یه روز خانم معلمتون خانم اسعدی دوست گفته بود که از خانوادتون نقاشی بکشین و ازشون تشکر کنین .
تو هم اینو کشیدی و دادی به من عزیزکم
یه روزم گفتی برای خودم برنامه ریزی کردم و چون سواد نداری بنویسی نقاشی کشیدی . آخه ببین چه بامزه کشیدی !
صبحانه نیمرو
اونای دیگه هم یعنی شام بخوری و کارتون نگاه کنی . بعدش ساعت 9 بخوابی و ساعت 7 پاشی صبحانه بخوری
و بری مدرسه مشق بنویسی .
خیلی برای من و بابا این کارت جالب بود . کلی کیف کردیم .
یه روز رفتیم و کلی برای داداشت وسیله خریدیم . خیلی هاش رو هم تو انتخاب کردی آخه داداشتو خیلی خیلی
دوست داری و داری برای اومدنش لحظه شماری می کنی عسل مامان . هی می ری سر کشوش و وسایلش
رو نگاه می کنی . از بس که دوسش داری حاضر شدی تو اتاقت بهش کشو بدی خوشگلم بس که تو ماهی
مامان قربونت بره .
عکس خریدای داداشت رو می ذارم تو ادامه مطلب گلم .
اینم خریدای داداش مهتا گلی که اسمش مهیار جونه .
این اولین عکسه مهیار جونه وقتی خیلی کوچولو موچولو بود .
ایشالا مهیار جون به سلامتی به دنیا بیاد و زودی بزرگ بشه تا برات یه هم بازی خوب بشه مهتا گلی من .
ایشالا که آبجی و داداش خوبی برای هم باشین میوه های زندگی مامان و بابا .