مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 30 روز سن داره
مهیار جونمهیار جون، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

هدیه های آسمانی

وقتي مهتا به بيمارستان ميره

سلام به مهتاي نازم واي اگه بدوني ديروز چي كشيدم و تو چي كشيدي يعني حتي حاضر نيستم يه لحظش تكرار بشه عزيزم يادته مي گفتم دماغت بو مي ده مي دوني علتش چي بود .... ؟؟؟؟؟ يه تيكه پوست شكلات كرده بودي تو بينيت و 3 ماهه منو كشتي اما ديگه دلو زدم به دريا و بردمت بيمارستان واسه آندوسكوپي واي وقتي بردنت اتاق عمل تا بيارنت هزار بار مردم و زنده شدم نمي تونم توضيح بدم كه چقدر بد بود ....... خدا به هيچ مادري نشون نده ولي بازم خدا رو شكر كه درش آوردن و ديگه بيني خوب مي شه خدايا هزار بار شكرت اينم عكس خودت و جسم خارجي نامرد         اينم جسم خارجي كه كلي بهش فحش دادم به اندازه كل نگراني هاي اين 3 ماه نگهش...
27 ارديبهشت 1392

تولد دو سالگي كفشدوزك كوچولو

  تولد دو سالگيه كفشدوزك دو ساله روز تولد مامان مريم برگزار شد . ...... الهي مامان فداي كفشدوزك كوچولوي نازش بشه .......                         بقيه عكسها رو هم مي ذارم تو ادامه مطلب تا وقتي بزرگ شدي ببيني و لذت ببري عسلكم ...  اينم بقيه عكسها                                                            ...
20 ارديبهشت 1392

روز مادر مبارک

سلام عزیزم خوبی ............ امسال دومین سالیه که من به جمع مامانا اضافه شدم ........... وای که چه حسیه .......... نگرانی و اضطراب .......... خوشحالی و شعف از دیدن بالندگی تو هر کلمه ای که می گی و هر پیشرفتی که می کنی انگار که دنیا رو به من داده باشن .......... هر چی بزرگتر می شی بیشتر قدر مامان خودمو می دونم ........... یعنی مامانی عزیز که این روزا بیش از همیشه بهش زحمت می دیم ......... مامانی عزیز خیلی دوست داریم با جون و دل ............
11 ارديبهشت 1392

مهتا در برج ميلاد

سلام به مهتاي نازم   خوبي خوشگلم ...... سه شنبه شب تصميم گرفتيم بريم برج ميلاد آخه هوا خيلي تميز بود . تهران و همچين هوايي !!!!!!!!!  خلاصه رفتيم و كلي هم براي خودمون و تو عزيز دلم جالب بود ........ اينم چند تا عكس از اونجا                      عاشق اين پرچما شده بوديا ...... آخه الان همه مارك ها رو ياد گرفتي تا آرم مترو مي بيني مي گي كارت مامان ........ يعني كارت مترو مامان اين آرمو داره بانك ملت .... بستني ميهن ..همراه اول .... خلاصه كلي نمك داري هر چي بگم كمه قربونت برم  ...
6 ارديبهشت 1392

تولدت مبارك خوشگل خانوم

سلام سلام هورا ....... مهتاي من 2 ساله شد ...... تولدك مبارك گلكم خوشگلكم ............ ايشالا كه هميشه شاد و سالم باشي عزيزم امسال سال خوبي رو پشت سر گذاشتيم ولي آخرش بد تموم شد ......... و چند روز پيشم به شدت مريض شدي ....... يه ويروس بدجنس كه شكستش دادي ........ اما الان خيلي لاغر شدي ............ ايشالا زودي خوب مي شي ....... و اما بينيتم هنوز خوب نشده و من اين چند وقت رو خيلي بد سپري كردم عزيزم ......... باور كن مادر بودن خيلي سخته ........... خيلي سخت تر و شيرين تر از اوني كه مي شه تصور كرد ........  آرزو مي كنم هر چي خوبي تو اين دنيا هست مال تو باشه و مال همه بچه هاي دنيا  ايشالا كه هميشه چراغ خونمونو روشن ن...
29 فروردين 1392

اولين سفر سال جديد

سلام به مهتاي دوست داشتني من  رفتيم زنجان و عمه ها و عمو حامد و آقاجون و مادرجون و همه دخترعمه ها و پسرعمه علي رو ديديم . اونجا همش با بچه ها بازي مي كردي و مي گفتي بازي بوكونم ....... خلاصه خيلي بهت خوش گذشت و كلي با بچه ها بازي كردي .........  اينجا حاضر شديم كه بريم و مهتا با كيفش كه خيلي دوستش داره منتظره بابا طاهاست ...      اينجا هم با سارا عكس گرفتي ....     راستي اين كفشاي خوشگل قرمز هم عيدي مامانيه دستش درد نكنه خيلي نازه     اينم يه هاپوي كوچولو كه كلي ازش خوشت اومده بود ....     اينجا هم از عيد ديدني خسته شدي و رفتي لالا     ...
5 فروردين 1392