مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره
مهیار جونمهیار جون، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

هدیه های آسمانی

مهتا خوش تيپ مي شود

سلام عزيزم   امروز ۱۱۰ روزه شدي .و به همين مناسبت مامان بازم هوس كرد ازت عكس بگيره قند عسل اونم يه عكس خوش تيپ قربونت برم كه اينقدر تيپ مي زني                     ...
15 مرداد 1390

106 روزه شدي گلم

امروز ۱۰۶ روزه شدي و اولين روز ماه رمضونه ... امسال مامان نمي تونه روزه بگيره   در عوض يه دخمل خوشكمزه داره پشت سر هم از دخمل نازنازي عكس مي گيره قربونت برم ... زنجان كه رفته بوديم مي گفتن من كه نبودم گريه مي كردي و مي گفتي ماما قربونت اون ماما گفتنت برم عزيزم                   ...
11 مرداد 1390

مهتا در طبیعت

سلام به قند عسل مامان ...   این هفته رفته بودیم پیش مادر جون و آقاجون .... اونجا همش می خوابیدی عسل مامان ... انگار هوا بهت ساخته بود ... عمه مهری و عمه پری دعوتت کردن ولی اونجا هم همش خوابیدی نازناز خانومم ... همه می گفتن مهتا ماشالا چه توپول شده ... چقدر بامزست ... مامانتم کیف می کرد و همش دلش می خواست تو رو بخوره ... منم گفتم بگین ماشالا ماشالا .... دو تا عکس خوشگلم ازت تو حیاط گرفتم مامان جونی ... خیلی ناز شده می ذارم که ببینی چاغاله بادوم مامان       ...
9 مرداد 1390

3 ماهه شدي شكوفه بهاري

سلام خوشگلم ... امروز ۳ ماهه شدي   ديگه كلي تو دل برو شديا ... خوشمزه و خوردني امروز به مناسبت ۳ ماهگي تو ماشينت نشستي ... كلي واسه خودش بنزه ها ... عكسشو مي ذارم تا بعدا ببيني ... قربونت برم وقتي مي ري تو ماشينت خيلي تعجب مي كني ... مي گي اين ديگه چه سيستمي بود ما خبر نداشتيم ... كلي هم ذوق مي كني ... خلاصه امروز ۳ ماهه كه به زندگي مامان و بابا رنگ و بوي تازه دادي عسل ماماني         ...
29 تير 1390

اولين غلت زدن مهتا نازي

سلام خوشگل خانوم ... امروز براي اولين بار غلت زدي ... يعني چند روز بود كه همش تلاش مي كردي ... و بالاخره ساعت ۱۰ شب بود كه موفق شدي ... يعني قبل ۳ ماهگي دقيقا روز ۲۳ تير ۹۰ ... قربونت برم كه اينقدر زرنگي ماماني ...
25 تير 1390

مامان مریم برات لباس دوخته

عزیزم امروز هوس کردم برات یه لباس خوشکل بدوزم واسه همین دست به کار شدم و یه لباس مامانی برات دوختم ... خداییش خیلی خوشکل شد ... کلی هم بهت میاد ... قربونت برم که اینقدر بانمکی عسل خانوم ...             ...
22 تير 1390

مامان خسته شدم چقدر عكس مي گيري

سلام عزيزم ... امروز 85 روزته و مامان مريم همچنان در حال عكس گرفتن از جيگر مامانه ...  يعني مي خوام لحظه لحظه عمرتو ثبت كنم تا وقتي بزرگ شدي ببيني و كلي حال كني ... ببيني كه شكوفه بهاري كوچولوي مامان چقدر بزرگ و خانوم شده ... چقدر روز به روز خوشكل تر و خوردني تر مي شه ... قندك من خلاصه اين كه مامان مريم كلا  داره با بزرگ كردن جيگر مامان كيف مي كنه ... چند تا عكس هم از امروز برات مي ذارم  عسل و مربا ...  البته اينقدر لباس تنت كردم كه ديگه كلافه شدي مي گفتي مامان خسته شدم ديگه آخه چقدر ازم عكس مي گيري ... منم گفتم ماماني بعدا كه بزرگ شدي كلي با اين عكسا كيف مي كني        ...
21 تير 1390

اولين كوتاهي موهات

سلام مهتای ناز مامان امروز برای اولین بار موهای پرپشت نازتو کوتاه کردم ... آخی چقدر موهات ناز و نرمه ... ماشالا اینقدر موهات پرپشته اصلا انگار نه انگار که نوزادی مامانی ... قربونت بره مامان مریم موهاتو کوتاه کردم بعدشم رفتی حموم و ناناز شدی ... راستی موهاتو نگه داشتم تا بعدا ببینی ...           ...
16 تير 1390

اولين گشت تابستوني مهتا نازي

سلام خوشگلم  ديروز براي اولين بار رفتيم گردش تابستوني ... كجا ... سد كرج  خيلي هوا گرم بود ولي كلي حال داد ... يه آب خنكي بود كه نگو حيف كه كوچولو بودي و نتونستي بياي تو آب راستي ماماني چند تا لباس خوشكل مشكل برات دوخته عزيزم ... واقعا دستش درد نكنه ... چند تا عكس مي ذارم ناز ناز ماماني           ...
11 تير 1390

تابستون اومد و مهتا هم تابستوني شد

سلام به دخمل خوشكل مامان ... خوبي ناز نازي من ... امروز ۳ تير بود و رفتيم خونه ماماني ... ديدم هوا تابستوني و گرمه گفتم مهتا جوني هم لباس تابستوني بپوشه ... لباس خوشكلي كه دايي علي براش عيدي خريده ... راستي ماماني امروز رفتيم و به خاله لعيا هم سر زديم ... آخه اسباب كشي داشت ... ولي تو همون هاگير واگير همه مي گفتن دلمون براي مهتا گلي تنگ شده ... خلاصه اينكه عزيز دل مامان كلي خواهان داره ... خوب بامزه اي ديگه عسل خانوم همه دوستت دارن ... عكس خوشكلتم چاپ كردم كه بدم به فاميلا تا هر روز ببيننت نازگلكم ... اينم چند تا عكس از شكوفه بهاري مامان و بابا كه ديگه الان كلي تابستوني شده ... الهي قربون اون موهاي خرگوشيت بره مامان ...  ...
3 تير 1390