مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره
مهیار جونمهیار جون، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

هدیه های آسمانی

دو ماهگیت مبارک خوشکل مامان

عزیزم امروز ۲ ماهه شدی و روز واکسنت بود ... اینقدر گریه کردی که دل مامان برات کباب شد عسل خانوم ... یعنی بابا طه پیشت موندا من طاقت نداشتم ... خلاصه کلی بزرگ و خانوم شدی ... وزنت شده ۶ کیلو و قدتم شده ۶۱ سانتی متر ... خانوم دکتر گفت ماشالا خیلی قدبلندی عزیز دلم ... دور سرتم ۴۰ بود یعنی همش مغزه ها ... همه قربون صدقت می رفتن می گفتن چه دختر خوشکلی چه موهایی .. ماشالا به دختر ناز مامان که همش دلبری می کنه ... خدا کنه تب نکنی عزیزم ...
29 خرداد 1390

مهتا با چهره دخترونه

عزیزم امروز ۶۱ روزه شدی و فردا باید واکسن بزنی ... منم گفتم حالا که دیگه کلی خانوم شدی چهرتم باید دخترونه بشه ... این بود که دست به کار شدم و چند تا عکس دخترونه برات گرفتم ... وای با موهای خرگوشی چقدر ناز می شی مامانی ... دلم می خواد بخورمت شوکولات من ...                         ...
28 خرداد 1390

روز پدر

سلام به عشق مامان ... امروز روز پدر بود و اولين سالي بود كه بابا طه پدر شدنو تجربه مي كرد ... مهتا واسه بابا طه يه بوس آبدار خوشمزه مي فرسته ... بوس امروز رو بابايي بالا آوردي و اينجوري روز پدر رو بهش تبريك گفتي خوشكلم ... خوب آخه چه هديه اي بهتر از تو تو اين دنيا هست نه خودت بگو ... معلومه كه تو بهترين هديه هستي ... شيرين تر از عسلي مامان قربونت بره ... امروز كه تو خواب ناز بودي از اون خواباي ناز خوشكل ... من و بابا طه از پاي كوچولوت عكس گرفتيم تا بعد كه بزرگ شدي ببيني چقدر پاهات خوردني و كوچولو بوده قند عسلم ..             ...
26 خرداد 1390

دستت اوف شده مهتا گلي

سلام به نازگلكم... عزيزم امروز ۵۳ روزه شدي و دستت حسابي اوف شده و چرك كرده ... حالا چرا ... خوب معلومه ديگه جاي واكسنته راستي وزنت كردم و ديدم شدي ۵ كيلو و ۷۰۰ توپولي من ... چند تا عكس مي ذارم تا بعدا ببيني دستت چه شكلي شده بود ...                             ...
20 خرداد 1390

40 روزه شدی قند عسل

    امروز ۷ خرداده و مهتای مامان ۴۰ روزه شده .. بردمت برای معاینه و دیدم کلی بزرگ شدی خوشگلم ... وزنت شده ۵ کیلو و ۲۰۰ گرم و قدتم شده ۵۹ سانتی متر ... دیگه کم کم داری توپولو می شی ها ... از اون توپولو های خوردنی         ...
7 خرداد 1390

اولین سفر مهتا گلي

امروز ۴ خرداد بود و تو عزیزم اولین بار رفتی مسافرت ... همین که رفتیم تو ماشین لالا کردی ... خدا رو شکر خوش سفر بودی عزیزم ... خلاصه رفتی و همه خوشکل مامانو پسندیدن ... خوب شیرینی دیگه مامانی به دل می شینی ....           ...
7 خرداد 1390

روز مادر

امروز صبح که از خواب پاشدی چنان لبخندی نثارم کردی که می تونم بگم بهترین هدیه دنیا رو بهم دادی دخملکم.... یعنی امسال به معنای واقعی مامان شدم و بهترین هدیه رو از لبخند زیبای تو دریافت کردم... قربون اون لپات بره مامان ... روز مادر بر همه مامانای نازنازی مبارک ... مخصوصا مامان خودم که مامانی مهتا جون می شه ... راستی امروز رفتیم شهروند ... کلی ذوق کرده بودی ... هی به این ور اونور نگاه می کردی ... بیخود نیست می گن بچه حلالزاده به داییش میره بعدش رفتیم پیش مامانی واسه تبریک روز مادر ...                         ...
3 خرداد 1390

یک ماهه شدی عسل خانوم

امروز نازگل مامان یک ماهه شد .... هورا کلی بزرگ شدی ... مامان برای تولد یک ماهگیت کیک پخت ... با لباس بیمارستان برات عکس گرفتم تا ببینی ماشالا چقدر بزرگ شدی عسلم ... الان حدس می زنم ۵ کیلو شده باشی توپول مامان ... اینقدر مامان چاقاله بادوم خورد که تو هم چاقاله شدی عزیز دلم ... تولد یک ماهگیت مبارک عزیزم ... ایشالا صد ساله شی نه صد و بیست ساله شی ... سالهای سال همیشه ...سرحال و شاداب باشی  اینم یه بوس جانانه از طرف مامان و بابا                         ...
29 ارديبهشت 1390

29 روزگي مهتاي گلم

مهتای خوشکل مامان امروز ۲۹ روزه شدی ... رو صورتت چند تا جوش زده و مامان مریم خیلی ناراحته ... راستی چند تا عکس خوشکلم ازت گرفتم مامان جون ...       ...
27 ارديبهشت 1390