یلدای 93 مبارک
سلام به دختر عزیزم مهتا گلی
خوبی خوشگلم شاخه نباتم
عزیزم امسال چهارمین ساله که تو تولد بابا هستیا .. قربونت برم من .... تولد بابا رو هم بهش تبریک گفتی
یلدای امسال اولین سالی بود که می رفتی مهد کودک و اونجا برات جشن گرفتن ... اینم عکسش البته دم در
مهد کودک ........ به کسی نگیا آخه اجازه نمی دن ما بیایم تو هههههه
و اینم مهتای پشمک خور که کچلم کرد که پشمک می خوام و اصرار که می خوام روسری بپوشم .
این روزا علاقه عجیبی به پازل پیدا کردی و منم دیدم دوست داری چند تا برات خریدم . می شینی و با علاقه
درستشون می کنی ....
خوب تو این 3 ماهه پاییز هم تو مهد کلی چیز یاد گرفتی و یه خانواده کامل رو تو کاردستیات درست کردی ...
و خوب دیگه بدجور به من گیر دادی که مامان داداش می خوام ....
و اما از اونجایی که شدی یه پیکاسو تمام عیار و تمام خونه رو نقاشی کردی مامان برات ابزار کار تهیه کرده
که لااقل رو دیوار و خونه نقاشی نکشی فدات شم من ....
و اینم خانواده کامل ما که این روزا نقاشی می کنی .... ماشالا یادتون نره ها ... بچم عینک باباشم کشیده
و حتی داداشی رو که نداره .... ههههه .... رفتم بیرون بهم می گه مامان داداشمو آبجی کن براش لباس
دخترونه بخریم .... یه همچین گوله نمکی دارم من ....
و این رو یادم رفت بگم که امسال اربعین برات نذری درست کردم .... ایشالا که همیشه تنت سالم باشه و امام
حسین پشت و پناهت باشه نازگلکم ... ایشالا خدا هم از ما قبول کنه
راستی اینو هم بگم که یادم نره مامانی و بابایی دارن می رن خونه خدا و قراره برامون سوغاتی بیارن ...
ایشالا به زودی قسمت خودمون هم بشه مهتا گلی من ....
و اما چند تا عکس زمستونی دیگه که ازشون خوشم میاد برات می ذارم ....
اینا صبح زوده که مهتا داره می ره مهد .... واسه همین همش دم دره ها ههههه
قربون اون خنده هات بره مامان .... بوس بوس
خوب دیگه کاری ندارم جز اینکه یه دنیا دوست دارم عزیزم .....