مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 15 روز سن داره
مهیار جونمهیار جون، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

هدیه های آسمانی

سال نو مبارک

سلام به مهتای خوشگل مامان عیدت مبارک عزیزم . ایشالا که سال خوبی داشته باشی و هر روز شاهد پیشرفتت باشیم . عزیزم امسال سفره هفت سین نداشتیم چون عزادار بودیم  ولی جایی رفتیم که سفره هفت سین بود و برات عکس گرفتم . ایشالا که سال خوبی برای همه باشه ....     اینم دو تا عکس که تو مهد با سفره هفت سین گرفتی ...       ایشالا لبت همیشه خندون باشه عشق مامان ... ...
1 فروردين 1394

داریم می ریم به پیشواز بهار

سلام به مهتا جون مامان مریم عزیزم خیلی وقته برات ننوشتم . تو این مدت کلی اتفاق افتاده و کلی بزرگ شدی ماشالا ...... حالا سعی می کنم تا جایی که یادمه برای خوشگلم بنویسم . یه روز هوس کردی بری سرزمین عجایب و مامان و بابا هم که خیلی دوست دارن بردنت تا حسابی کیف کنی . برام جالب بود که دوست داشتی همه بازیها رو تجربه کنی و این یعنی بزرگ شدی چون قبلنا می ترسیدی . ولی مثل یه خانوم باشخصیت همه رو تجربه کردی و کلی هم کیف کردی ... ببین ....     تازه کلی هم با بچه ها دوست شدی ... ماشالا روابط اجتماعیت هم خوبه عزیز دلم ...       یه روز هم تصمیم گرفتیم بریم پل طبیعت که پارک طالقا...
23 اسفند 1393

یلدای 93 مبارک

سلام به دختر عزیزم مهتا گلی خوبی خوشگلم شاخه نباتم عزیزم امسال  چهارمین ساله که تو تولد بابا هستیا .. قربونت برم من .... تولد بابا رو هم بهش تبریک گفتی یلدای امسال اولین سالی بود که می رفتی مهد کودک و اونجا برات جشن گرفتن ... اینم عکسش البته دم در مهد کودک ........ به کسی نگیا آخه اجازه نمی دن ما بیایم تو هههههه       و اینم مهتای پشمک خور که کچلم کرد که پشمک می خوام و اصرار که می خوام روسری بپوشم .     این روزا علاقه عجیبی به پازل پیدا کردی و منم دیدم دوست داری چند تا برات خریدم . می شینی و با علاقه درستشون می کنی ....       ...
2 دی 1393

سیندللا

سلام به دختر ناز مامان مهتای بی همتا الان که دارم برات می نویسم رو میز نشستی و تقریبا می شه گفت نمی ذاری که بنویسم ..... اما چرا موضوع این مطلب رو گذاشتم سیندللا ..... آخه چند وقت پیش می خواستیم برات پتو بخریم و رفتیم برای انتخاب پتو .... بین همه پتوها گفتی من پتوی سیندللا رو می خوام و به شدت هم پافشاری میکردی طوریکه که خانومایی که اونجا بودن خندشون گرفت . بعد که اومدیم خونه به شدت پیگیر سیندرلا بودی ... منم برات کارتونش رو دانلود کردم و الان چندین بار نگاهش کردی . بعدش مامانی ازت پرسید : مهتا جون کارتون رو خریدی ؟ گفتی نه مامانم دانلود کرده . بچه های عصر تکنولوژی اینن دیگه خلاصه اینکه داستانی داریم ما با دخملی .......
26 آبان 1393

اولین باران پاییزی

سلام به دخمل ناز نازی همش به فکر بازی خدا رو شکر دیروز یه بارون ناز بارید و بسیار خوشحالمون کرد . خدایا شکرت ................ از بس که هوا لطیف بود تصمیم گرفتیم بریم بیرون و دورکی بزنیم . رفتیم بوستان جوانمردان و تو هم که مدتهاست منتظر بودی از چترت استفاده کنی کلی ذوق کردی . چند تا عکس برات می ذارم گوگولی من .               خوب برم که دیگه داره دیرم می شه ... ...
22 مهر 1393

روز جهانی کودک مبارک

مهتا جونم سلام روزت مبارک خوشگلم ..... روز 16 مهر روز جهانی کودکه و مامان بهت تبریک می گه روزتو عسلکم به همین مناسبت از طرف مهد رفتی قلعه سحرآمیز و کلی کیف کردی . تازه رو صورتت هم نقاشی کرده بودن و شده بودی یه لپ گلی به تمام معنی .......... اینم  عکس ........     تازه امروز مجبور بودیم بریم دندون پزشکی چون وقت داشتیم . آقای دکتر سرلک هم از تو دندونت یه کرم گنده درآورد تا خوب و سالم بشه . خیلی سخت بود ولی خوب چاره ای نیست چون دندونات خراب شده . اینم دندون پزشکی که میری اونجا همش نقاشی می کشی ....         تصمیم گرفتم برات یه کادوی خوشگل بگیرم چون هم روز...
19 مهر 1393

باز آمد بوی ماه مدرسه

سلام به دختر ناز و شیطون من یعنی شیطونیا می شه گفت پوست منو کندی این روزا .............. بگذریم همیشه مهر ماه حس خوبی بهم می داده چون همیشه مدرسه رو دوست داشتم . الانم مهر شده و دختر گل من هم می ره مدرسه البته از نوع مدرسه موشها ............ از قضا این روزا از طرف مهد رفتی مدرسه موشها و کلی ذوق کردی .... اومدی بهم گفتی مامان رفتم یه جایی یه تلویزیون بزرگ داشت . بعدشم همه جا رو تاریک کردن ............ نخندین خوب بچم تا حالا نرفته بود سینما الان رفتی تو کلاس 4 ساله ها و کلی چیز یاد می گیری تو سال تحصیلی جدید .......... ببین چه کتابایی بهت دادن آره دیگه دخملم حسابی بزرگ شده ماشالا و همین روزا باید بره مدرسه   ...
13 مهر 1393

سفر به اردبیل و زنجان

سلام به مهتای نازم این روزا رفتیم اردبیل و به خوشگل من خیلی خوش گذشت . ایشالا همیشه بهت خوش بگذره عزیز دل مامان از راه شمال رفتیم و کنار رودخونه موندیم تا مهتا جون آب بازی کنه  .               بعدشم رفتیم سمت انزلی و یجا کنار دریا توقف کردیم . کلی کیف می کردی آخه خیلی وقت بود دریا رو ندیده بودی       اینجا هم دوست داشتی رانندگی کنی منم گفتم باشه .     اردبیل رفتیم دریاچه شورابیل و اونجا کلی بازی کردی .       از اونجا برگشتیم خونه عمه نسرین و...
23 شهريور 1393

مهتا جون و گشت گذار

سلام به مهتای ناز و خوشگل من خوبی خوشگلم ... چند وقته که نتونستم برات بنویسم گل گلکم .... اومدم بگم که این روزا همش تو گشت و گذاری و خدا رو شکر خوب خوبی عزیزم رفتی تولد هیواجون ........ رفتی پارک .... از طرف مهد کودک رفتی دلفیناریوم برج میلاد .... از اونجا که برگشتی واسه مامانی تعریف کردی که خیلی دلفینا خوشگل بودن .......... با توپ بازی می کردن اینقدر بامزه بودن ......... قربون این تعریف کردنات برم من خوب حالا چند تا عکس می ذارم برات ناز نازی من         خوب اینا پارک ملت بود.. اما تولد هیوا جون         این بیسکوئیتها هم کا...
12 تير 1393